روانشناسي
درست است كه منتقدان نقش مهمي در فرآيند دريافت كمكهاي مالي ايفا ميكنند , اما تصميمهاي سرمايهگذاري نميگيرند . اما من ميتوانم بگويم كه ما فعالانه به بازنگري كنندگان در زمينه مسوليت اجتماعي در پروژههاي csr علاقمند هستيم تا به آنها در مورد پروژههايي كه اصول را اتخاذ ميكنند , آموزش دهيم تا آنها بدانند , شايد بهتر است در مورد آنها فكر كنيم . بنابراين ما انواعي از شكايات را دريافت ميكنيم كه برنامههاي كاربردي در csr امتيازات بد ميگيرند و در مقابل اين ايده كه اگر شما يك كمك بلاعوض را انجام ندهيد , نميتوانيد سرمايهگذاري كنيد . و بنابراين ما با دقت به آن نگاه ميكنيم . و در مورد امتيازدهي ديفرانسيلي چند تحليل انجام دادهايم . و ما در حال يافتن الگوهاي قوي امتيازدهي و تامين وجه مشترك براساس اين هستيم كه آيا يك كمك به ما زنگ ميزند يا نه . بنابراين ما مراقب آن هستيم و هر كاري را كه ميتوانيم انجام ميدهيم تا مطمئن شويم كه منتقدان درباره اولويتها و علايق كاربران در اين كاربردها آموزش ببينند .درست است . سوال بعدي اين است كه آيا فقط براي چشم اندازهاي باليني انسان به شما كمك ميكند ? ميتوانيد با ديگر ابعاد , ديدگاهها , و كمكهاي بلاعوض ديگر در زمينه علوم پايه غير انساني صحبت كنيد . و اين دوباره , يكي از سارا . نه براي خاموشكردن هييت داوران .[ ژاندارك ] نه , قطعا ً. منظورم اين است كه يك مقاله واقعا ً خوب نوشته شده توسط " يو كي جي " و " جان مك كري " نوشته شدهاست , كه در مورد از بين بردن دورنما و آوردن آن به مدلهاي حيواني صحبت ميكنند . ما در تلاشيم تا اختلالات رواني را براساس اين موجودات ناهمگن پيچيده مدل كنيم كه در حيوانات وجود ندارد . و اينكه ديدگاه مشتري مداري و ديدگاه مدار مغز به كار حيوانات كليدي است . و ميتواند بينهايت هم افزايي باشد . كارهايي هست كه ميتوانيد در حيوانات انجام دهيد كه نميتوانيد در كودكان انجام دهيد . بنابراين اگر يك تغيير متيلاسيون را ببينم , و واقعا ً ميخواهم بدانم كه مكانيسم آن تغيير اپيژنتيك است , من نميتوانم مطالعات مولكولي را در كودكان انجام دهم . اما ميتوانم با كسي همكاري كنم كه در موشها كار ميكند و ميتواند اين كار را انجام دهد . و بنابراين , كاملا ً واضح است . و اين مساله بسيار مهم است . مقاله بزرگي است و به اين فكر است كه چگونه ديدگاههاي خود را به مدلهاي حيواني بيماري رواني بياوريم .من حتي قويتر خواهم بود . من در گروه كاري ظرفيت منفي بودم . كه نيمي از آنها محققان حيوانات بودند . و ديدگاه من , كه ميدانم اشتباه است , اين است كه تقريبا ً تمام سيستم ظرفيت منفي حوزه انتخاباتي توسط محققان حيوانات ايجاد شدهاست و من فكر ميكنم براي آنها عالي است . منظورم اين است كه شما فقط به آن سازههاي تهديد و ترس شديد نگاه ميكنيد . و اين فقط براي محققان حيوانات ساخته شدهاست . بنابراين من فكر ميكنم براي افرادي كه تحقيقات انساني انجام ميدهند تا اين ساختارها را به شيوهاي معتبر و خلاقانه متناسب كنند , سختتر است . متاسفم , خيلي قوي بود .[ اوما ] no .اما فكر ميكنم مهم است . فكر ميكنم كه محققان حيوانات نميتوانند نقشي بازي كنند . من فكر ميكنم آنها نقش فوقالعادهاي در ايجاد ماتريس ايفا ميكنند .[ ژان كافمن ] و تصفيه آن .[ ايان گري ] و پالايش آن .[ اوما ] نيز , بله . بسيار خوب . سوال ديگري كه تا به حال به دست آوردهايم اين است كه آيا ميتوانيد نظر خود را در مورد استفاده از يك چشمانداز روشن گرايانه توضيح دهيد ? فكر ميكنم سارا ميخواهد دوباره آن را بگيرد ?[ سارا موريس ] بله , مطمئنا ً. بنابراين اين يكي از آزمايشهاي باليني جديد ما ميباشد . و من باور دارم كه زبان در آن دستگاه حياتي است و ما قطعا ً متقاضياني را كه در مورد اين درمانها فكر ميكنند تشويق ميكنيم .
منبع سايت
برچسب: ،